هر روز
از انتهای ملاصدرا
در پیچی بلند
بر گُرده چمران وارد میشوم
گُرده چمران
کنار دستِ شهرک قدس
پایینتر از دانشگاه امام صادق
نمیدانم بر گُرده کیست
امّا
امّا هر روز، هر شب
آنجا
خواهرانم، برادرانم!
دارند در تیرگی افیون
تباه میشوند
تباه میشوند
کسی نمیبیند؟
از دفتر رؤیای سوخته
++++